English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7437 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lanternpinion U چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stanchion U میلههای عمودی ناو
columnar U گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
bar graph U گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
histogram U گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
bar chart U گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
charts U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
chart U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
mixers U انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixer U انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
nine days wonder U چیزی که جند صباحی تازگی داردو پس از ان زودفراموش میشود
christmass tree U ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
panoramic camera U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
brute force method U روش رفع مشکل که بستگی به قدرت کامپیوتر داردو نه به برنامه نویسی مناسب
bucket U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
record U برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
standard U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
lantern U فانوس
lanterns U فانوس
safety lamp U فانوس
burner U فانوس
burners U فانوس
lanthorn U فانوس
vertical redundancy check U بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
pharos U فانوس دریایی
combination lantern U فانوس مرکب
lighthouses U فانوس دریایی
fire balloon U فانوس هوایی
lighthouse U فانوس دریایی
fanal U فانوس دریایی
magic lanterns U فانوس شعبده
lanternfolding U فانوس فنری
lamps U فانوس درخشیدن
lantmagic U فانوس شعبده
magic lantern U فانوس شعبده
floating light U کشتی فانوس دار
lanternist U فانوس شعبده باز
louvers U فانوس دودکش بخاری
louvre U فانوس دودکش بخاری
lightship U کشتی فانوس دار
lightships U کشتی فانوس دار
louver U فانوس دودکش بخاری
shade U حباب چراغ یا فانوس اباژور
shades U حباب چراغ یا فانوس اباژور
shadings U حباب چراغ یا فانوس اباژور
will o the wisp U روشنایی مردابی فانوس شیطان
lighthouse U چراغ خانه برج فانوس دریایی
davy U فانوس بدون خطر مخصوص معادن
lighthouses U چراغ خانه برج فانوس دریایی
death-lantern U [ستون های احاطه شده با فانوس در حیاط یا قبرستان کلیسا]
megascope U یکجور فانوس شعبده که تصویرهای بزرگ روی پرده می اندازد
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
likes and dislikes U چیزهایی که شخص میل داردو چیزهایی که شخص ازانهابیزاراست
grate U میلههای اهنی
connections U میلههای رابط
grated U میلههای اهنی
rods of corti U میلههای کورتی
seal bars U میلههای اب بندی
grates U میلههای اهنی
maples U میلههای بولینگ
parallel bars U میلههای پارالل
split U میلههای باقیمانده
four horsemen U جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
net posts U میلههای تور
picket fence U جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
leave U میلههای جامانده
leaving U میلههای جامانده
grated U پنجره میلههای اهخنی
bacillar U بشکل میلههای کوچک
grate U پنجره میلههای اهخنی
driving bit U هویزه میلههای اسب
grates U پنجره میلههای اهخنی
seat bars U میلههای تکیه گاه
cross barred U دارای میلههای عرضی
bacillary U بشکل میلههای کوچک
pettiness U کوچکی
littleness U کوچکی
exiguity U کوچکی
smallness U کوچکی
tininess U کوچکی
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
end U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
hand U میلههای تسخیرشده حریف در پایان
handing U میلههای تسخیرشده حریف در پایان
setup U وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
pin deck U قسمت زیر میلههای بولینگ
hig low jack U ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
ended U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ends U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
wicketkeeper U توپگیر مدافع میلههای کریکت
spiller U انداختن تمام میلههای بولینگ با
emigration U درون کوچکی
throw out U سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
converted U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
bedpost U ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
big four U ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
double pinochle U ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
converting U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converts U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
convert U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
golden gate U پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
studs U زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
dead wood U میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
square out U ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
half worcester U ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
pocket split U باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
sour apple U ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
overlays U بخش کوچکی از برنامه
detailing U بخش کوچکی از یک شرح
microcephalia U سر کوچکی جمجمه کوچک
epsilon U مقدار کوچکی از هر چیز
overlaying U بخش کوچکی از برنامه
detail U بخش کوچکی از یک شرح
overlay U بخش کوچکی از برنامه
(not a) ghost of a chance <idiom> U حتی یک شانس کوچکی
pumpkins U پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pick a cherry U ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
grids U بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
fill U تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
foundation U انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
fills U تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
baby split U وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
pumpkin U پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pinspotter U وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
grid U بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
blows U ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
blow U ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pinsetter U وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
lobular U شبیه قطعه کوچکی از چیزی
dollies U چرخ کوچکی شبیه قرقره
puniness U تازه کاری جوانی کوچکی
parcels U دسته قطعه کوچکی از زمین
landaulet n U گردونه کوچکی که پوششی دارد
cards U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
he has a small p in shimran U او ملک کوچکی درشمیران دارد
card U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
dolly U چرخ کوچکی شبیه قرقره
parcel U دسته قطعه کوچکی از زمین
pits U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
wood U چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
pit U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
worcester U باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
vestries U نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
vestry U نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
kit or kit violon U ویولون کوچکی که پیشترهااموزگاران رقص می نواختند
pinfall U تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
centriole U ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
leprechaun U جن کوچکی که هرکس انراگرفتارمیساخت گنجهای نهفته راپیدامیکرد
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
salami technique U سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
doodad U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
lockets U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
locket U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
racket ball U گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
coppice wood U بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
copsewood U بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
slab U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
doodads U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
slabs U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
sash U قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
counting U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counted U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
chopsticks U میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
sashes U قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
count U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
undergrowth U بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
fescue U چوب کوچکی که بوسیله ان اموزگار چیزی را به شاگردنشان میدهد
water level U سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
altar-niche U [تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
vacuole U گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
bronchial tubes U برنشهای متوسط نایژه و مجراهای کوچکی که از آن منشعب میشود
gablet U [سنتوری کوچکی بالای شمع پشت بند] [معماری]
ligule U زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
superscript U ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
holm U جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
credit union U موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
hypodermic syringe U کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
screw picket U میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
spread eagle U سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
crankpin U قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
junctions U جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
estuary U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
swagger cane U عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
junction U جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
pinned U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pinning U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
clipboard U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
clipboards U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1wildlike
2کلمه با جمله چه فرقی دارد
0coopling
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com